با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+مسافران جمعه آماده باشيد قصد کم کردن گناه ونشستن تو قلب مولا را داريم
از هواپيماي دل به برج مراقبت شيعيان
باندشماره دوازده آمادس ؟
چراغهاي سبز باندظهورتون روشن شده
جا هست فرودبيام يابازم دورتون بگردم
+تا ابرتير ه هست دلم وا نميشود
يعني مقيم خانه گلها نميشود
موجيست در دلم كه به سا حل نمير سد
شوريست در سرم كه شكيبا نميشود
اند يشه كويري چشمان تنگ من
افسوس محو وسعت دريا نميشود
درسا يه سار باغ سپيدارعشوه گر
درد آ شنا ي لا له صحرا نميشود
ازمن مپرس علت اين داغ بي شكيب
رازيست سر به مهر كه افشا نميشود
شهر از حضور دلهره بيمار گونه است
وقتيكه عشق و عا طفه معني نميشود
+يا علي گفتيم و عشق آغاز شد
يا علي گفتيم و صد اعجاز شد قفل در پيدانمي شد ناگهان
يا علي گفتيم و درها باز شد يا علي عشق است و ايمان با علي
ياعلي نوح است و طوفان با علي نام او از هر دوايي بهتر است
يا علي درد است و درمان با علي از عدالت دم زند فرياد او
گل نباشد،راستي بنياد او؟ معرفت معنا شده در ذات او
اشك جاري مي شود از ياد او دل به او دادم شدم دلدار او
عاشقش گشتم شدم بيمار او
+کاروان مي آيد از شهر دمشق
برسرِ خاکِ شهِ سلطان عشق
کاروان با خود رباب آورده است
بهر اصغر شير وآب آورده است
کاروان آمد ولي اکبرنداشت
ام ليلا شبه پيغمبر نداشت
کاروان آمد ولي شاهي نبود
بربني هاشم دگر ماهي نبود ...