دل نواز
امام على علیه السلام از هر جهت صبور و شکیبا و حلیم بود زیرا رفتار او خود مبین حالات او بود حتى در جنگها نیز صبر و بردبارى می کرد تا دشمن ابتداء بی شرمى و تجاوز را آشکار می نمود . امام على علیه السلام در حلم و بردبارى به حد کمال بود و تا حریم دین و شرافت انسانى را در معرض تهاجم و تجاوز نمی دید صبر و حوصله به خرج می داد ولى در مقابل دفاع از حقیقت از هیچ حادثهاى رو گردان نبود و در تمام غزوات پیغمبر صلى الله علیه و آله رنج و مشقت کارزار را تحمل نمود و از آن بزرگوار حمایت کرد و هر گونه سختى و ناراحتى را درباره اشاعه و ترویج دین با کمال خوشروئى پذیرفت . رسول اکرم صلى الله علیه و آله از فتنههائى که پس از رحلتش در امر خلافت به وجود آمد او را آگاه کرده به صبر و تحمل توصیه فرمود، امام على علیه السلام نیز براى حفظ ظاهر اسلام مدت 25 سال در نهایت سختى صبر نمود چنانکه می فرمایند: من مانند کسى صبر کردم که گوئى خارى در چشمش خلیده و استخوانى در گلویش گیر کرده باشد. ایشان براى استرداد حق خویش قدرت داشت ولى براى حفظ دین مأمور به صبر بود و این بزرگترین مصیبت و مظلومیتى است که هیچ کس را جز خود او یاراى تحمل آن نیست! می فرماید: بارها تصمیم گرفتم که یک تنه با این قوم ستمگر به جنگ برخیزم و حق خود باز ستانم ولى به خاطر وصیت پیغمبر صلى الله علیه و آله و براى حفظ دین از حق خود صرف نظر کردم. چه صبرى بالاتر از این که اراذلى چند مانند مغیرة بن شعبه و خالد بن ولید به خانه اش بریزند و به زور و اجبار او را براى بیعت با ابوبکر به مسجد ببرند در حالیکه اگر دست به قبضه شمشیر می برد مخالفى را در جزیرة العرب باقى نمی گذاشت! به نقل ابن ابى الحدید: آن حضرت صداى کسى را شنید که ناله می کرد و می گفت من مظلوم شدهام فرمود: هلم فلنصرخ معا فانى ما زلت مظلوما، یعنى بیا با هم ناله کنیم که من همیشه مظلوم بودهام! می گویند وقتى حضرت امیر علیه السلام را کشان کشان براى بیعت با ابوبکر به مسجد مىبردند یک مرد یهودى که آن وضع و حال را دید بى اختیار لب به تهلیل و شهادت گشوده و مسلمان شد و وقتی علت آنرا پرسیدند گفت من این شخص را می شناسم و این همان کسى است که وقتى در میدان هاى جنگ ظاهر می شد دل رزمجویان را ذوب کرده و لرزه بر اندامشان می افکند و همان کسى است که قلعه هاى مستحکم خیبر را گشود و در آهنین آنرا که بوسیله چندین نفر باز و بسته می شد با یک تکان از جایگاهش کند و به زمین انداخت اما حالا که در برابر جنجال یک مشت آشوبگر سکوت کرده است بى حکمت نیست و سکوت او براى حفظ دین اوست و اگر این دین حقیقت نداشت او در برابر این اهانتها صبر و تحمل نمی کرد اینست که حق بودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم. باز چه مظلومیتى بزرگتر از این که از لشگریان بی وفاى خود بارها نقض عهد می دید و آنها را نصیحت می کرد اما بقول سعدى « دم گرمش در آهن سرد آنها م?ثر واقع نمی شد» و چنانکه گفته اند آرزوى مرگ می کرد تا از دیدار کوفی هاى سست عنصر و لا قید رهائى یابد. او پس از رحلت پیغمبر صلى الله علیه و آله دائما در شکنجه روحى بود و جز صبر و تحمل چارهاى نداشت. به نقل ابن ابى الحدید: آن حضرت صداى کسى را شنید که ناله می کرد و می گفت من مظلوم شدهام فرمود: هلم فلنصرخ معا فانى ما زلت مظلوما، یعنى بیا با هم ناله کنیم که من همیشه مظلوم بودهام! ایشان براى استرداد حق خویش قدرت داشت ولى براى حفظ دین مأمور به صبر بود و این بزرگترین مصیبت و مظلومیتى است که هیچکس را جز خود او یاراى تحمل آن نیست! جابربن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دربارهی علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ مناقب و فضائلی شنیدم که هر یک از آنها اگر در کسی یافت میشد، برای فضیلت و شرافت او کافی بود. ما در این قسمت از نوشتارمان چند نمونه از آن فضائل را ذکر می کنیم: 1ـ « عَلِیٌّ قَسیم الجّنَّهِ وَ النّار» علی قسمت کنندهی بهشت و دوزخ است. 2ـ « مَنْ فارَقَ عَلِیّاً فَقَدُ فارَقَنی وَ مَنْ فارَقَنی فَقَدْ فارَقَ الله» کسی که از علی دوری جوید از من دوری جسته و کسی که از من دوری جوید از خدا دوری جسته است. 3ـ « شِیعَهُ عَلیٍّ هُمُ الْفائِزُونَ یَوْم القِیامَهِ» پیروان و شیعیان علی ـ علیه السلام ـ آنانند که رستگار خواهند بود. (ینابیع المودّه، ص55 ـ 83) 4ـ «لِکُلِّ نَبِیٍّ صاحِبُ سِرٍّ وَ صاحِبُ سِرِِّیَ عَلِیُّ بْنُ أبِیطالِبٍ» برای هر پیامبری صاحب سرّی است و صاحب سرّ من علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ است. (ینابیع المودّه، ص85) حضرت علی علیه السلام در حال نماز و در حالت رکوع بودند، وقتی شکایت مرد نیازمند را شنیدند دست مبارکشان را به طرف او دراز نمودند و به او اشاره کردند تا انگشترش را بردارد. نیازمند جلو آمد و انگشتر حضرت علی علیه السلام را از دستشان درآورد و با خود برد. بر این روی این انگشتر عبارت «العزة لله» (عزت برای خداوند است) است، نوشته شده اما به نظر می رسد این ادعا نادرست است زیرا رسم الخطی که در زمان حضرت علی علیه السلام وجود داشته، اولا با خط موجود بر روی این انگشتر تفاوت دارد و دوما در آن زمان از نقطه نوشتن استفاده نمی شد در حالی که در این انگشتر سه نقطه دیده می شود. گفته می شود روزی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مردی نیازمند وارد مسجد مسلمانان شد و از مسلمانان تقاضای کمک کرد اما کسی به او توجهی نکرد. مرد نیازمند دستش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت: خدایا شاهد باش در مسجد رسول تو ازمسلمانان تقاضایی کردم ولی کسی به من پاسخ نداد. حضرت علی علیه السلام در حال نماز و در حالت رکوع بودند، وقتی شکایت مرد نیازمند را شنیدند دست مبارکشان را به طرف او دراز نمودند و به او اشاره کردند تا انگشترش را بردارد. نیازمند جلو آمد و انگشتر حضرت علی علیه السلام را از دستشان درآورد و با خود برد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز در حالی که نماز می خواندند صحنه را مشاهده فرمودند. طولی نکشید که جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل کرد. إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ (مائده،آیه 55): بدانید که ولی شما (فرمانده شما) فقط خدا و پیامبر او و کسانى هستند که ایمان آوردهاند؛ آنها که نماز را به پا مىدارند و در حالى که در رکوع نماز هستند، زکات می دهند. گفته می شود خبر نزول این آیه و زکات دادن امام علی علیه السلام در شهر مدینه منوره پیچید و به گوش همگان رسید. فضائلی از زبان رسول وحی
انگشتر حضرت علی (ع) را ببینید !! + عکس
به گزارش تکناز به نقل از شیعه آنلاین ، اخیرا تصویری از انگشتری در سایت های مختلف عراقی منتشر شده و گفته می شود که انگشتری منتسب به مولای متقیان، أمیر المؤمنین علی علیه السلام است.